روزی چند نوبت برای سید الشهداء گریه میکرد؛
محمدرضا شفیعی را میگویم ...
صبحها زیارت عاشورا که میخواندیم ، گریه و نالههایش، جانسوز بود. ساعت نه که کلاس عقیدتی داشتیم ، استاد بعد از درس روضه میخواند و او باز هم میگریست. نماز جماعت هر نوبت هم با ذکر مصیبت امام حسین (ع) شروع می شد و خاتمه مییافت و محمد رضا همچنان گریه میکرد.
غروب که میشد ، کتابچه زیارت عاشورایش را برمیداشت و میرفت « موقعیت صفا » قبری که با دستان خودش کنده بود ، بچهها این اسم را رویش گذاشته بودند.
روضهخوان خودش بود ، بعد از هر گریه، اشکهایش را پاک میکرد و به صورت و بدنش میمالید! سرّ این عملش را نمی دانستم، اما سالها بعد فهمیدم.
محمدرضا جزء نیروهای تخریب بود و در عملیات کربلای چهار مجروح شد و به دست عراقیها افتاد. پیکر مجروحش را به بیمارستان بغداد منتقل کردند و آنجا به فیض شهادت رسید. همان جا دفنش کردند. پودرهایی روی بدنش ریخته بودند که متلاشی شود و از بین برود ، اما اثر نکرده بود. پیکر مطهرش را سه ماه در معرض نور شدید آفتاب قراردادند تا بپوسد ، اما بعد از شانزده سال، خاک را که کنار زدند، هنوز جنازه محمد رضا مثل روز اول بود ...
او را با دیگر هم رزمانش در قالب « کاروان شهدا » به ایران برمیگردانند. نامش در میان هفت شهیدی که پیکرشان سالم است ، ثبت شده. توفیق دفن جسم از سفر برگشتهاش ، نصیب من می شود. راستی که فیض عظیمی است ...
مادر محمدرضا، عقیقی به من میدهد و سفارش می کند آن را زیر زبانش بگذارم، لب، زبان و دندانهایش هیچ تغییر نکردهاند!
شانههایش را که برای تلقین خواندن، در دست میگیرم، تمام گوشتهایش را حس میکنم. بعد از شانزده سال! گویی تازه، روح از بدنش جدا شده است.
محمدرضا از «موقعیت صفا» و اشکهایی که بعد از هر گریه برای سید الشهداء به صورت و بدنش میمالید، ارث زیبا و ماندگاری برد.
مادر شهید می گوید موقع دفن محمد رضا، حاج حسین کاجی به من گفت:
« شما می دانید چرا بدن او سالم است؟» گفتم:«از بس ایشان خوب و با خدا بود. »
ولی حاج حسین گفت: « راز سالم ماندن ایشان در چهار چیز است:
✅ هیچ وقت نماز شب ایشان ترک نمی شد.
✅ مداومت بر غسل جمعه داشت.
✅ دائما با وضو بود.
✅ مداومت بر خواندن زیارت عاشورا
و هر وقت زیارت عاشورا خوانده می شد ،ما با چفیه هایمان اشکمان را پاک می کردیم ولی ایشان با دست اشکهایش را می گرفت و به بدنش می مالید وجالب اینکه جمعه وقتی برای ما آب می آوردند،ایشان آب را نمیخورد و آن را برای غسل نگه می داشت. »
شهید شفیعی در سال 81 در گلزار شهدای قم به خاک سپرده شد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد