کسی دیگر از شهیدان نمی گوید
کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود و دیگر کسی نیست
که در وصف گلهای لاله شاعرانه ترین احساسش را بسراید
و بگوید چرا آلاله آنقدر سرخ است
چرا کسی نپرسید مزار باکری کجاست ؟؟؟
چرا وقتی گفتیم : یک گردان که همگی سربند یا حسین ( ع ) بسته بودند
شهید شدند کسی تعجب نکرد
چرا وقتی گفتند : تنی معبر عبور دیگران از میدان مین شد
شانه ای نلرزید
چرا نمی دانیم شیمایی چیست و زخم شیمیایی چقدر دردناک است
و چطورمی شود یک عمر با درد زیست
نمی دانم که چرا کسی نپرسید چگونه خدا خرمشهر را آزاد کرد !!!!
ای شهیدان ما بعد از شما هیچ نکردیم
آن ندای یاحسین ( ع ) که ما را به کربلا نزدیک و نزدیکتر می کرد
دیگر بگوش نمی رسد .
یادتان هست که گفتید
سرخی خونمان را به سیاهی چادرتان به امانت می دهیم .
ما امانت دار خوبی نبودیم و خونتان را فرش راه رهگذاران کردیم .
یادتان هست هنگامی که گفتید :
رفتیم تا آسمانی شویم و شما بمانید