گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
"قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6)
- ۰ نظر
- ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۷
گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
"قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6)
شب اول قبر آیتالله شیخ مرتضی حائری قدس سرّه، برایش نماز لیلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بین مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم یک سوره یاسین قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هدیه کردم،. چند شب بعد او را در عالم خواب دیدم. حواسم بود که از دنیا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعریف کردن... وقتی از خیلی مراحل گذشتیم، همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
«ولنتاین» نام کشیشی در روم باستان در سده سوم میلادی بوده،که مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد؛ زیرا که فرمانروای روم بنام کلودیس دوم، براین باور بوده که سربازی در جنگ خوب خواهد جنگید که مجرد باشد، از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند.کلودیوس به قدری سنگدل و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرأت کمک به ازدواج سربازان را نداشت. ولی کشیشی به نام والنتیوس(ولنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار می شود و دستور می دهد که والنتاین را به زندان بیندازند و به جرم جاری کردن عقد او را اعدام کنند. از آن زمان در کشورهای غربی روز 14 فوریه را روز ولنتاین (روز عشاق یا روز عشق ورزی) می گویند و آن را جشن می گیرند.
اما نکته ای که باید مد نظرباشد،اینست چرا تقلید از غرب؟!
چرا اول ذی الحجه که سالروز ازدواج امیرالمؤمنین علیه السلام و صدیقهء اطهر سلام الله علیهاست، به همسر دوست داشتنی خودمان هدیه نمیدهیم؟!
کدامیک برازنده محبان اهل بیت علیهم السلام است؛ولنتاین یا اول ذی الحجه؟؟؟
نمی گوییم "ماشاءالله"
یکی از دوستان نقل میکند که یک روز با یکی از دوستان انگلیسی خود چت میکردم بهش گفتم کار تو خیلی عالی بود
بهم گفت بزنم به تخته(Touch wood)..
سپس گفت شما مسلمونها حتما به جای این اصطلاح چیزی دارید من گفتم ماهم همین را استفاده میکنیم
رفیقم خیلی تعجب کرد و گفت عجب..!!
بهش گفتم چه چیز عحیبی بود؟
استادحسن رحیم پور ازغدی
این یاسر عرفات آدم کوچکی نبود ؛
اما از مقاومت دست کشید ؛ پای میز مذاکره رفت ؛
عقب نشینی کرد ؛
تبدیل به یک تفاله شد ؛
تحقیرش کردند بعد هم مسمومش کردند ؛
این نتیجهٔ مذاکره و عقبنشینی است...!!!
پیرى در روستایى هرروز براى نماز صبح از منزل خارج وبه مسجدمى رفت دریک روز بارانى پیر ،صبح براى نماز از خانه بیرون امد چند قدمى که رفت در چاله ای افتاد،خیس وگلى شد به خانه بازگشت لباس راعوض کرد ودوباره برگشت پس از مسافتى براى بار دوم خیس و گلى شد برگشت لباس راعوض کرد ازخانه براى نماز خارج شد.دید در جلوى در جوانى چراغ به دست ایستاده است سلام کرد و راهی مسجد شدند هنگام ورود به مسجد دید جوان وارد مسجد نشد پرسید اًى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟
جوان گفت نه ،اى پیر ،من شیطان هستم براى بار اول که بازگشتى خدابه فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشیدم براى باردوم که بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشیدم
ترسیدم اگر براى بار سوم در چاله بیفتى خداوند به فرشتگان بگوید تمام گناهان اهل روستا رابخشیدم که من این همه تلاش براى گمراهى انان داشتم
براى همین امدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى
گر تو ان پیر خرابات باشی
فارغ ز بد و بنده ی الله باشی
شیطان به رهت چون چراغی بشود
تا در محضر او همیشه باشی
اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِه فی هذِهِ السَّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَة وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْنا حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .
*اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکى ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ ، وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ ؛
یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرین
بارالها:
ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﻧﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺫﮐﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻤﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﺎﺩﺕ، ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺷﺘﺎﺏ ﻭ ﻣﺘﺼﻞ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﮔﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺘﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻬﺎﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ.
ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﺖ، ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻭ ﻟﻄﻔﺖ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺗﺪﺍﻋﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ؟
ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺩﻋﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺧﺮﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﻧﺴﺨﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ، ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﻊ ﺣﺎﺟﺖ ﻃﻠﺐ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺗﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﺴﺘﺎﻧﯿﻢ ﯾﺎ ﺗﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ؟
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮﯾﻦ…
ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺁﺩﻣﯽ ﻋﺼﺎﺭﻩ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻭﺳﺖ، ﺣﺮﻣﺖ ﺩﻝ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﻢ.
ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺁﻧﺎﻧﮑﻪ ﺩﻭﺳﺘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺒﺮﯾﻢ.
ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥِ ﺩﺭﻭﻏﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﻧﺴﺎﺯﯾﻢ .
ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﮐﺮﺩﻥ ﺣﻖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻋﺎﺩﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ.
به ما بیاموز همان باشیم که قولش را به تو دادیم " انسان"
بلغ العلی بکماله،کشف الدجی بجماله
حَسُنت جمیع خصاله،صلو علیه و آله
همه هستیَم به ره ِ خدا،وَ به عشق خاتمُ الانبیا
وَ به لطف آن شه لافتی،وَ دعای عصمت کبریا
به فدای جلوه ی احمدی،به فدای نور محمدی
بلغ العلی بکماله...
تو تمام ِ مظهر ِ یا ربی،تو شُکوه ِ باور ِ مذهبی
تو فروغ ِ انجم ِ مکتبی،همه زیر ِ دِین ِ تو یا نبی
ز جهانیان تو سرآمدی،به فدای نور محمدی
بلغ العلی بکماله...
مَلَک ِ سما سائل ِ درت،سائل ِ در و خاک محضرت
به فدای عترت اطهرت،اهل بیت و سوره ی کوثرت
تو رسول و مصطفیَ الاَمجدی،به فدای نور محمدی
بلغ العلی بکماله...
سینه ی تو مَهبط ِ وحی ِ حق،وَ به اذن تو فلق و شفق
نور ِ حمد و واقعه و عَلَق،وَ نثار ِ روی تو صد طبق
گل باغ خالق ِ سرمدی،به فدای نور محمدی