گاهی چادرمشکی ام ازدرودیوارشهر خاکی می شود..ازنگاههای طعنه آمیزخاکی می شود..ازحرفهای سیاه خاکی می شود..وگاهی چادرم راخودم خاکی میکنم..چادرم رامیشویم تاغبارشهر راازرویش پاک کنمتاسنگینی نگاههارا پاک کنم...باهمه این حرفها چادرخاکی ام راباتمام وجود دوست دارم..وآنراباافتخار،به سرمیکنم،بیادچادرخاکی مادرم زهرا)س(دربین کوچه های غریب مدینه.....شکرخداکه سایه توبرسرمن است چادرفقط حجاب نیست!یادگارتوست ...
- ۰ نظر
- ۱۲ مهر ۹۳ ، ۰۰:۱۳