آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

"بنام آنکه هستی را آفرید وهدایت را راه گشای بشرقرار داد،وبرای این هدایت وطریقت رهبرانی برگزیدتا ما،انسانها از آدم تا خاتم(ص) بتوانیم درمسیرحرکت انسانی والهی راه را از بیراهه دربیابیم"

"راه فردا که در پیش داریم راه نرفته ی ماست، آن را درست بپیماییم "

آخرین نظرات

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکایت» ثبت شده است

روزی بهلول داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانیش می گوید: من در سه مورد با امام صادق علیه السلام مخالفم ؛
- یکی اینکه می گوید خدا دیده نمی شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
- دوم می گوید: خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالیکه شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
- سوم هم می گوید: انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالیکه چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.بهلول که شنید فورا کلوخی دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد.اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد. استاد و شاگردانش در پی او افتادند و او را گرفتند و به نزد خلیفه آوردند .
خلیفه گفت ماجرا چیست ؟ استاد گفت داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و الان درد می کند . بهلول گفت ؛
اولاً آیا تو درد را می بینی ؟ گفت نه بهلول گفت پس دردی وجود ندارد.
ثانیاً مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد.
ثالثاً مگر نمی گویی انسانها از خود اختیاری ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار
مجازات نیستم .

  • سام دادرس

چیزی که باعث شرمندگی و خجالت زدگی ما می شود این است که امام زمان(عج) همه چیز را می داند و همه چیز را می شنود. معصومین(ع) «عین الله الناظرة و اُذُنُ الله السامعه » [ یعنی چشم بینا و گوش شنوای خداوند] هستند. اگر حرفی زده می شود حتی قبل از آنکه دیگران و کسانی که در مجلس هستند، بشنوند، آنها می شنوند. چرا کاری نمی کنید که همیشه خودتان را پیش آن حضرت ببیند؟ [اگر] ما او را نمی بینیم، او که ما را می بیند. پس چرا این قدر دوریم؟ آیا نباید توجه داشته باشیم که ما رئیسی داریم که بر احوال ما ناظر است؟ وای بر احوال ما اگر در کارهایمان او را ناظر نبینیم و یا او را در همه جا ناظر ندانیم! با وجود اعتقاد به داشتن رئیسی که «عین الله الناظر» است آیا می توانیم از نظر الهی فرار کنیم یا خود را پنهان کنیم؟ چه پاسخی خواهیم داد؟

[ نشریه موعود ، آذر 87 ، شماره 94 ]

  • سام دادرس

سلمان علیه الرحمة می فرماید : " از شش چیز در شگفتم: سه چیز آن مرا می‌خنداند و سه چیز دیگر به گریه‌ام می‌اندازد. آن سه چیز که مرا به گریه می‌اندازد: جدایی از دوستان محمد(ص)، هراس و وحشت قیامت و ایستادن در پیشگاه خدای عزّوجلّ است. و اما آن سه چیزی که مرا به خنده وا می‌دارد: ‌یکی کسی است که در پی دنیاست، حال آنکه مرگ در پی اوست. دیگری کسی که در غفلت به سر می‌برد، حال‌آنکه از او غافل نیستند؛ یعنی خداوند ناظر اعمال اوست و سومی کسی که دهانش به خنده باز می‌شود، در صورتی که نمی‌داند آیا خداوند از او خشنود است یا ناخشنود".

[میزان الحکمه، ج 9، ح 15169 ]

  • سام دادرس

کجا می‌رویم‌؟
چرا به‌ زمین‌ و آسمان‌ بد می‌گوییم‌؟
چرا از روزگار گله‌ می‌کنیم‌؟
چرا تحمل‌ خودمان‌ را نداریم‌؟
چرا با لبخند بیگانه‌ایم‌؟
چرا غصه‌ها به‌ جانمان‌ چنگ‌ انداخته‌؟
چرا از یکدیگر خسته‌ایم‌؟
چرا به‌ آب‌ و آسمان‌ نگاه‌ نمی‌کنیم‌؟
چرا انتظار بهار را نمی‌کشیم‌؟
چرا دیگر صورت‌هامان‌ "ناضره‌" نیست‌؟
چرا چشم‌هامان‌  "الی‌ ربّک‌ ناظره‌"  نیست‌؟
مگر فراموشمان‌ شده‌ زمین‌ از آن‌ خداست‌ و  "یورثها من‌ یشاء من‌ عباده‌" ؟
مگر فراموشمان‌ شده‌ "والعاقبة‌ للمتقین" ؟
چرا دل‌هایمان‌ را به‌ "إنّ الارض‌ یرثها عبادی‌ الصالحون‌" خوش‌ نمی‌کنیم‌؟
چرا منتظر "الساعة"  که‌  "قریب"  است‌ نیستیم‌؟
چرا برای‌ "یوم‌ الخروج"  روزشماری‌ نمی‌کنیم‌؟
چرا به‌  "والله‌ متم‌ نوره‌" یقین‌ نداریم‌؟

  • سام دادرس

ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭﻧﻮ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ.
ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ ۱۰ ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ  ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ،
ﮐﺎﺭﮔﺮ ۱۰ ﺩﻻﺭ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﺍﻭﻧﻮ ﺗﻮﺟﯿﺒﺶ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ.
ﺑﺎﺭﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ۵۰ ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺍﻭﻣﺪﻩ، ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ.
ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭﻭ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﮐﺎﺭﮔﺮ.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮐﺎﺭﺷﻮ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻭ ﺣﺮﻓﺎﺷﻮ ﺑﺎﻫﺎﺵﻣﯿﺰﻧﻪ.

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ!!
ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺬﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ .
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﻮﻥ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺪ، ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯾﻢ.
پس ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺬﺍﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ  ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘد.

  • سام دادرس

عارف بزرگ اقای شیخ جعفری مجتهدی:....در همین ایام (اقامت در نجف اشرف) یک روز که مشغول تلاوت قران بودم به این آیه برخورد نمودم که : « کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ »۱ . به فکر افتادم که اصحاب یمین چه کسانی هستند که در روز قیامت در گرو اعمالشان می باشند الا آنها؟هر چه جستجو کرده و مراجعه نمودم متوجه این مطلب نشدم تا اینکه خدمت حضرت مولا علی علیه السلام رسیدم و به آقا عرض کردم مولای من اصحاب یمین چه کسانی هستند که در گرو عملشان نمی باشند؟حضرت فرمودند: شیخ جعفر شما که اهل حساب و عدد هستید چطور کلمه یمین
 را حساب نکردید؟
هنگامی که کلمه یمین را حساب کردم متوجه شدم حاصل آن میشود عدد ۱۱۰. در آن موقع فهمیدم که کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ إِلَّا شیعیان حضرت علی علیه السلام. یعنی فردای قیامت همه گرفتار حساب و کتاب اعمالشان هستند مگر شیعیان و پیروان امیر المومنین که به عنایت و شفاعت حضرت مولا حساب و کتابی بر آنها نیست.۲
منبع: لاله ای از ملکوت / چاپ چهارم / کمال الملک / قم / ۱۴۲۳ / ص ۵۴ و ۵۵

  • سام دادرس

روزی دو نفر، یکى شیعه و دیگرى سنى، در خانه اى با هم زندگی مى کردند.
یک روز برادر سنى به سفر رفت و در راه بود که برادر شیعه زنگ زد به او‍ و گفت: "سریع برگرد خونه که کار بسیار بسیار واجبى دارم".
سنى گفت: "الان تو راهم نمى شه".
شیعه اصرار کرد و سنى باز قبول نمی کرد.
آخر آنقدر اصرار کرد که سنى قبول کرد که برگردد.
وقتی برگشت گفت: "کار مهمت چى بود؟"
شیعه گفت: "هیچى؛ فقط خواستم بگم دوستت دارم، و تو دوست منى. همین".
سنى عصبانی شد و گفت: "فلان فلان شده مگه مرض دارى این همه راه منو کشوندى که همینو بگى؟ مگه آزار دارى
شیعه گفت: "این همون حرفیست که شما در مورد پیغمبر می زنید.می گویید پیامبر(ص) این همه مردمو معطل کرده، وقتی به غدیر خم می رسه دستور توقف می ده، می گه اونایی که جلو افتادن بگین برگردند و صبر می کنیم اونایی که نرسیدن برسن. می گن آنقدر هوا گرم بوده که مردم زیر شکم شتر پناه می بردند. و عبا روی سرشون می انداختند. تعدادشون ۱۲۰هزار نفر بوده. آن وقت پیغمبر این همه آدم رو معطل کنند و بفرمایند :این على " ع " فقط دوست منه؟!!!

  • سام دادرس