گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
"قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6)
- ۰ نظر
- ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۷
گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
"قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6)
خودتان را پیدا کنید به دنبال خودتان بگردید. مثل کسی که انگشتر طلا یا عقیقش در میان آشغال ها گم شده و او آنقدر به دنبال آن می گردد تا آن را پیدا می کند. پس شما هم بگردید و خودتان را پیدا کنید. جواهرید شماها ، بخصوص شما جوانها ؛ در روایت آمده « تعجبم از کسی که به دنبال گمشده هایش می گردد تا آن را بیابد ولی به دنبال خودش نمی گردد.»
[ فرازی از سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) ]
نخستین مرتبه ی اسلام ، پذیرش ظاهر اوامر و نواهی الهی است که با ذکر شهادتین انجام میشود، خواه قلب آن را موافقت کند یا مخالفت
♦ تسلیم و انقیاد قلبی
مرتبه ی دوم اسلام، پس از مرتبهی اوّل ایمان قرار دارد و عبارت است از تسلیم و انقیاد قلبی در برابر بیشتر اعتقادات حَقّه به صورت تفصیلی که به دنبال دارد و انجام اعمال صالح است. اگر چه امکان تخلف در برخی موارد وجود دارد، خداوند در وصف متّقین می فرماید:
«الّذین آمنوا بآیاتنا وکانوا مسلمین» (زخرف/۶۹ و بقره/۲۰۸)
و نیز مرتبه ی دوم ایمان، پس از این مرتبه اسلام است و آن اعتقاد تفصیلی به تمام حقایق دینی است، خداوند می فرماید:
«إنّما المؤمنون الذین آمنوا باللّه ورسوله ثم لم یرتابوا وجاهدوا فی سبیل اللّه بأموالهم وأنفسهم أولئک هم الصادقون» (حجرات/۱۵ و صف/۱۱)
♦ عبادت خدا گویا که او را می بیند
و نیز پس از مرتبه ی دوم ایمان، مرتبهی سوم اسلام است، به این ترتیب است که هنگامی که انسان با مرتبه ی دوم ایمان انس گرفت و متخلق به اخلاق آن شد، سایر قوای حیوانی او منقاد و تسلیم او می شود… و انسان به جایگاهی میرسد که چنان خدای خود را عبادت می کند که گویا او را می بیند و اگر هم او را نمی بیند خدا او را می بیند…
«فلا وربّک لا یؤمنون حتّی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی أنفسهم حرجاً مما قضیت ویسلّموا تسلیماً» (نساء/۶۵)
به دنبال این مرتبهی اسلام، مرتبه ی سوم ایمان قرار دارد، چنان که خداوند می فرماید: «قد أفلح المؤمنون» (مؤمنون/۱)
تا آنجا که می فرماید:
«وَالّذین هُم عن اللغو معرضون» (مؤمنون/۲)
♦ تعمیم حالت مزبور در تمام احوال و افعال
روزی حضرت موسی به خداوند عرض کرد:
ای خدای دانا وتوانا !
حکمت این کار چیست که موجودات را میآفرینی و باز همه را خراب میکنی؟
خداوند فرمود : ای موسی! من میدانم که این سوال تو از روی نادانی و انکار نیست و گرنه تو را ادب میکردم
و به خاطر این پرسش تو را گوشمالی میدادم.
اما میدانم که تو میخواهی راز و حکمت افعال ما را بدانی و از سرّ تداوم آفرینش آگاه شوی.
و مردم را از آن آگاه کنی.
تو پیامبری و جواب این سوال را میدانی. این سوال از علم برمیخیزد.
هم سوال از علم بر میخیزد هم جواب.
هم گمراهی از علم ناشی میشود هم هدایت و نجات.
همچنانکه دوستی و دشمنی از آشنایی برمیخیزد.