آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

"بنام آنکه هستی را آفرید وهدایت را راه گشای بشرقرار داد،وبرای این هدایت وطریقت رهبرانی برگزیدتا ما،انسانها از آدم تا خاتم(ص) بتوانیم درمسیرحرکت انسانی والهی راه را از بیراهه دربیابیم"

"راه فردا که در پیش داریم راه نرفته ی ماست، آن را درست بپیماییم "

آخرین نظرات

عابد و ذوالقرنین‏

شنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۰۳ ب.ظ

ذوالقرنین که نامش در قرآن مجید آمده با لشگر فراوانى از بیابانى عبور مى‏کرد، پیرمردى را دید مشغول نماز است و به عظمت ذوالقرنین توجهى نکرد،

 

 ذوالقرنین از بزرگى روح او در تعجّب شد، پس از تمام شدن نمازش به او گفت: چگونه با دیدن خدم و حشم بزرگى دستگاه من نهراسیدى و در حال تو تغییرى پیدا نشد، عرضه داشت: با کسى مشغول مناجات بودم که قدرت و لشگرش بى‏نهایت است، ترسیدم از او منصرف‏ شوم و به تو متوجه گردم از عنایتش محروم گردم و دیگر دعایم را اجابت ننماید!

  ذوالقرنین فرمود: اگر مرا همراهى کنى تمام خواسته‏هایت را اجابت مى‏کنم، عرضه داشت: من حاضرم همه جا با تو باشم به شرط آن که چهار چیز برایم ضمانت کنى:

 اول: صحتى که هرگز بیمارى از پس آن نباشد.

 دوم: نعمتى که زوال نداشته باشد.

 سوم: جوانى و قدرتى که پیرى و سستى در آن دیده نشود.

  چهارم: حیاتى که مرگ نداشته باشد.

  ذوالقرنین گفت: مرا هرگز بر این امور قدرت نیست، عابد گفت: پس من از کسى که تمام امور در تحت قدرت اوست دست برنمى‏دارم و به شخصى که مثل خود من عاجز و محتاج به غیر است تکیه نمى‏نمایم‏ .

  • سام دادرس

بصیرتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی