همیشه حق با آمریکاست
این روزها که از گوشه و کنار گاهی ندایی بلند میشود که برخاسته از فراموشی نه تاریخ هزار ساله، یا سد? ساله، که تاریخ سی ساله انقلاب اسلامی است و از ما میخواهد که به آمریکا بدبین نباشیم، رخدادهایی هست که میتواند آمریکا را برای چندی، بازشناسی کند.
دولت آمریکا سرِ استکبار جهانی است. استکبار، ویژگیهایی دارد که به روشنی در دولت آمریکا گرد هم آمده است؛ یکی از این ویژگیها این است که زیر بار حق نمیرود، مگر اینکه حق، برابر با خواستهاش باشد!
دولت آمریکا حقناپذیر مطلق است؛ نه حرف حق را میپذیرد و نه حق ملتها را. همیشه حق با آمریکاست. سالها مذاکرات هسته ای ما با چند دولت ـ که به اشتباه، گاهی قدرتهای جهانی خوانده میشوند ـ بر سر این است که آمریکا و نوچه هایش حاضر به پذیرش حق غنی سازی برای ایران نیستند و برای دست برداشتن ایران از این حقش، برای ما نو به نو دردسر میسازند2
در بند نخست ماده 4انپیتی آمده: «هیچ نکته ای در این پیمان نباید به گونه ای تفسیر شود که حق مسلم همپیمانان در انجام تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلح آمیز را تحت تاثیر قرار دهد».
در بند دوم این ماده نیز آمده است: «در تبادل تجهیزات، مواد و اطلاعات تکنولوژیک برای مقاصد صلحآمیز، استفاده از انرژی هستهای در حداکثر شکل، تمام همپیمانان حق مشارکت داشته و متعهد به تسهیل در انجام آن میشوند. هم پیمانانی که توان چنین اقدامی را دارند همچنین باید به شکل انفرادی یا همراه با دیگر دولتها یا سازمانهای بینالمللی برای توسعه بیشتر استفاده از اشکال صلحآمیز انرژی هستهای، خصوصاً در قلمرو دولتهای فاقد سلاحهای هستهای که وارد این پیمان شدهاند، مشارکت ورزند. این مشارکت با عطف توجه به نیازهای مناطق در حال توسعه جهان، انجام میپذیرد».
میبینید که طبق معاهده «انپیتی»، نه تنها استفاده حداکثری از انرژی هسته ای، حق ایران است، بلکه همپیمانان موظفند، در این راستا با ایران همکاری کنند! با این وجود، آمریکا نبود واژه «enrichment» (غنی سازی) را در متن «انپیتی» بهانه کرده و حقی برای ایران قائل نیست، هرچند برای آلمان، آرژانتین، برزیل و ژاپن قائل است! مهم نیست که استفاده حداکثری از انرژی هسته ای بدون غنی سازی بی معناست؛ مهم این است که حرف آمریکا باید به کرسی بنشیند؛ با بهانه یا بیبهانه.
و حالا هم که ایران با شش کشور ـ یا بهتر بگوییم، آمریکا ـ توافق کرده است که غنی سازی محدود داشته باشد ـ و از حق مسلم خود ـ کوتاه آمده، وزیر خارجه آمریکا میگوید: « این گام اول نمی گوید که ایران حق غنی سازی دارد. در این سند هیچ حق غنی سازی نیامده و این حق در انپیتی هم نیامده و این توافقنامه هم این را نمیگوید»3.
11. «سد» همان «صد» است؛ اشتباهی در کار نیست.
2. «نه حرف حق را میپذیرند، نه حق ملتها را میپذیرند؛ حقناپذیر مطلق. در مباحثات جهانى بسیار اتفاق مىافتد یک حرف حقى زده میشود، آمریکا به دلیلى نمیپذیرد؛ با انواع شیوهها حرف حق را رد میکنند، زیر بار حق نمیروند. حالا یک نمونهاش مسائل امروز ما است که مربوط به فعالیتهاى هستهاى و صنایع هستهاى است؛ حرف حقى وجود دارد؛ اگر چنانچه انسانى اهل حق باشد، اهل استدلال باشد، اهل منطق باشد، باید وقتى در مقابل استدلال قرار گرفت، تسلیم بشود، اما استکبار تسلیم نمیشود؛ حرف حق را میشنود، زیر بار حق نمیرود؛ این یکى از خصوصیات او است. همچنان که حقوق ملتها را هم قبول نمیکند؛ اینکه ملتها حق دارند انتخاب کنند، حق دارند آن حرکتى را که خودشان میخواهند، آن اقتصادى را که خودشان میخواهند، آن سیاستى را که خودشان میخواهند اتخاذ کنند، این را براى ملتها قائل نیستند، معتقد به تحمیل بر ملتها هستند» بخشی از سخنان رهبر انقلاب در دیدار با بسیجیان (1392/8/29).
3. بخشی از اظهارات جان کری پس از توافق.
- ۹۳/۰۶/۰۸