آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

"بنام آنکه هستی را آفرید وهدایت را راه گشای بشرقرار داد،وبرای این هدایت وطریقت رهبرانی برگزیدتا ما،انسانها از آدم تا خاتم(ص) بتوانیم درمسیرحرکت انسانی والهی راه را از بیراهه دربیابیم"

"راه فردا که در پیش داریم راه نرفته ی ماست، آن را درست بپیماییم "

آخرین نظرات

کرامتی از یک شهید

دوشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۰ ب.ظ

مادرش شب خواب پسر شهیدش و دید . پسر خطاب به  مادرش گفت : مادر من الان  بهشتم و ‌جام خوبه چیزی میخوای از بهشت برات بفرستم ؟
مادر گفت پسرم من سواد ندارم . خانم جلسه ای ها منو دعوت میکنن برای جلسه قرآن و جلسه ی روضه . پسرم قرآن که به من میرسه چون سواد ندارم و نمیتونم بخونم ، میگم من که سواد ندارم خانمها میگن ایرادی نداره سوره توحید و بخون یا صلوات بفرست ولی پسرم من دوست دارم مثل بقیه قرآن بخونم و خجالت میکشم بگم نمیتونم قرآن بخونم . پسر به مادرش گفت : مادر جان برای نماز صبح که بیدار شدی بعد نماز صبح قرآن و بردار و از روی قرآن بخون .
مادر بعد از نماز صبح یاد حرف پسرش افتاد ، قرآن و باز کرد و با تعجب دید میتونه قرآن بخونه ...
هر کجای قرآن و باز می کرد میتونست بخونه . مثل اینکه پسرش کرامت کرده و هدیه مادر و از بهشت براش فرستاد .


بله یک کرامت حقیقی از شهید. واقعا میشه یک شهید کرامت بکنه ؟
متاسفانه در این زمان معجزات انبیا و معصومین رو قبول ندارن دیگه چه برسه بهشون بگی یک شهید کرامت میکنه و به راحتی ازش میگذرند ..!!!
برادر شهید برای اینکه مطمئن بشه که این اتفاق یک کرامت شهید واقعیه میره قم خدمت‌ مرجع عالی قدر تشیع آیت الله العظمی نوری همدانی . وقتی خدمت حضرت آقای نوری همدانی میرسند داستان و براشون تعریف میکنن و میگن اگر صلاح میدونن مادر شهید و برای اثبات قضیه بیارن خدمت حضرت آقای نوری همدانی که آقا می فرمایند که خودشون می آیند دیدار مادر شهید . حضرت آقای همدانی قرآنی رو برای تست به مادر شهید میدهند و میگویند هر کجای قرآن و باز کردم بخونید . مادر شهید قرآن و میگیره و میخونه به یک قسمت قرآن میرسه و نمیخونه و میگه نمیتونم بخونم و این قضیه چند بار
 تکرار شد و وقتی به یک قسمت از قرآن میرسید نمیتونست بخونه . حضرت اقا فرمودند قرآن خودش رو بیارید . وقتی قرآن و آوردند همه جای قرآن رو به راحتی میخوندند حتی همون جاهایی که در قرآن قبلی نتونست بخونه رو خوند .
وقتی حضرت آقای همدانی این و مشاهده کردند از چشمانش اشک جاری شد و چادر مادر شهید و گرفتن و بوسیدند . حضرت اقا فرمودند این قرانی که من اوردم برای تست هست و آن  جاهایی که مادر شهید نتوست بخونه خودمون تغییر دادیم و آیه قرآن نبود بخاطر همین مادر شهید نتونست بخونه . شهید کرامت کرده ...

این شهید کسی نیست جز شهید حاج کاظم رستگار فرمانده لشکر ۱۰سید الشهدا و مادر بزرگوار شهید که در قید حیات هستند .

( و این کرامت زنده کافیست که کمی به فکر بیافتیم !
بله شهیدان زنده اند و "عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَون اند" و از خدا روزی میگیرند ... ما مرده ایم و اسیر این دنیا شده ایم و گناهانمان پرده حجاب واقعیتها شده .
"خدایا ما را رهرو واقعی شهدا قرار بده "
شادی روح شهداصلوات بفرست..

  • سام دادرس

شهداء

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی