آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

"بنام آنکه هستی را آفرید وهدایت را راه گشای بشرقرار داد،وبرای این هدایت وطریقت رهبرانی برگزیدتا ما،انسانها از آدم تا خاتم(ص) بتوانیم درمسیرحرکت انسانی والهی راه را از بیراهه دربیابیم"

"راه فردا که در پیش داریم راه نرفته ی ماست، آن را درست بپیماییم "

آخرین نظرات

علی اکبر زین العابدین

جمعه, ۱۱ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۹ ب.ظ

اگر بچه‌ای تکلیف نمی‌نویسد، گیر ندهید، خودش می‌داند و معلمش. اگر بچه‌ای از خوابِ نازِ صبح بیدار نمی‌شود، خودش می‌داند و ناظمش. اگر درس نخواند، خودش می‌داند و کارنامه‌اش. به پدر و مادرش مربوط نیست.
به پدر و مادرش این مربوط است که با هم در خانه دعوا نکنند، تفریحات خارج از سن و سال بچه ایجاد نکنند، وسط هفته تا دیروقت مهمانی نباشند، بچه‌شان را کتابفروشی و موزه و پارک ببرند، در خانه میوه داشته باشند، با بچه‌شان بازی کنند، شب‌ها موقع شام همه دور سفره‌ی غذا گفتگو کنند، با پوست میوه شکل‌های عجیب و غریب درست کنند، هر از گاهی با معلم‌ِ بچه دیدار کنند، به بچه یاد دهند توی اتاقش گلدان داشته باشد و هر روز از آن مراقبت کند، برایش اسباب‌بازی‌هایی بخرند که دستِ بچه ورزیده شود، خودشان هم – بلا نسبت! – یک وقت‌هایی کتاب بخوانند. با بچه  شوخی کنند، دیوانه‌بازی دربیاورند، ادا و اصول دربیاورند. هی نگویند: «پول نداریم.»، سر بچه منت نگذارند که برایت فلان و بهمان کرده‌ایم، حواسشان باشد دوست‌های خوب دور و بر بچه باشد... همین!

  • سام دادرس

داستان پندآموز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی