آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

یارفیق من لا رفیق له

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

"بنام آنکه هستی را آفرید وهدایت را راه گشای بشرقرار داد،وبرای این هدایت وطریقت رهبرانی برگزیدتا ما،انسانها از آدم تا خاتم(ص) بتوانیم درمسیرحرکت انسانی والهی راه را از بیراهه دربیابیم"

"راه فردا که در پیش داریم راه نرفته ی ماست، آن را درست بپیماییم "

آخرین نظرات

دو برادر از یک پدر ومادر، یکی در لشکر امام حسین علیه السلام ودیگری درلشکر یزید بود،

 

 روز عاشورا که مشخص شد جنگ قطعی است، برادری که با حضرت ابی عبدالله الحسین بود دلش برای برادر دیگر می‌سوخت، ناراحت بود، گفت من وظیفه دارم با او صحبت کنم. با اجازه امام برادر را صدا کرد و خیلی خوب با برادر خود حرف زد و برادر او شنید، در جواب برادر بسیار پاسخ بدی داد و وسوسه کرد، که او را گول بزند؛ ولی برادر او می‌دانست که قرآن فرمود: در برابر دشمنان اذیت می شوی.همه حرفهای برادرش را گوش داد وگفت بدبخت و جهنمی هستی. این یک نمونه از صبر در مقابل وسوسه‌هاست.

 

پایگاه عرفان

  • سام دادرس

هر چه آثار معنوى و مثبت و پرفایده در خوردن مال حلال است ، ضدّش در مال حرام است . ترک نماز واجب، ترک نماز شب، قساوت قلب، بى‏میلى به حقایق اصیل، تاریکى دل، سرسختى نشان دادن در مقابل حق، کسالت روح، ظلمت جان، سستى در دین، دست زدن به کارهاى زشت و ناشایست و بسیارى از امور شیطانى به طورى که قرآن مجید و روایات مى‏گویند ، از آثار شوم حرام‏خوارى است .

 

  • سام دادرس

امام صادق علیه السلام از على بن الحسین علیهما السلام روایت می‏کند که به امام باقر علیه السلام فرمود:

 

فرزندم! با پنج کس همنشین مباش و گفتگو مکن و رفیق راه مشو، من گفتم: پدر جان! آن‏ها کیانند به من معرفى کن.

 

 فرمود: از همنشینى با دروغگو بپرهیز که چون سراب است دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور می‏کند، از رفاقت با فاسق بپرهیز؛ زیرا او تو را به یک خوراک یا کمتر از آن می‏فروشد،

با بخیل رفاقت مکن؛ زیرا او مال خود را به وقت سختى تو از تو دریغ کند،

با بی‏خرد دوستى نداشته باش؛ زیرا میخواهد به تو سود رساند، ضرر می‏رساند،

با کسى که قطع رحم میکند همنشین مباش؛ زیرا من او را در سه جاى کتاب خدا ملعون یافتم

سوره محمد 23- 24، سوره رعد 25، سوره بقره

  • سام دادرس

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ:

 

آنان که گفتند محقّقاً پروردگار ما خداى یکتاست و بر این عقیده در برابر تمام حوادث پایدار و مستقیم ماندند، به وقت مرگ فرشتگان رحمت بر آنان نازل مى شوند و مژده مى دهند که دیگر هیچ ترسى از آینده و اندوهى از گذشته ندارید و شما را به آن بهشتى که انبیا وعده دادند بشارت داد. یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً، فَادْخُلِی فِی عِبَادِی، وَادْخُلِی جَنَّتِى:

 

آن هنگام (یعنى وقت مردن) به اهل ایمان خطاب مى رسد که: اى نفس قدسى آرام به یاد خدا، امروز به حضور پروردگارت باز آى که تو خشنود به نعمتهاى ابدى او، و او راضى از اعمال نیک تست، باز آى در صف بندگان خاصّ من و داخل شو در بهشت رضوانم.

 

أَلاَ إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ، الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ، لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ: آگاه باشید براى عاشقان خدا ترس و اندوهى نیست. دوستان خدا که اهل ایمان و اهل تقوایند، آنها را از خداوند در حیات دنیا و در آخرت بشارت است. سخنان خدا را تغییر و تبدیلى نیست، این فوز عظیم نصیب دوستان حقّ است.

 

برگرفته از کتاب دیار عاشقان استاد حسین انصاریان

  • سام دادرس

قبل از تفسیر « بسم الله الرحمن الرحیم » مطالبی را به عنوان مقدمه می آوریم :

 

قرآن کریم می فرماید :

 « ولله الاسماء الحسنی فادعوه بها » (اعراف آیه 7 ) ؛ یعنی برای خداوند اسماء حسنایی است که خدا را بر اساس آن اسماء حسنا عبادت کنید . به عبارت دیگر : خودتان را از اسمهای بی مسما و بی معنا که شما را دچار شرک می کند ، آزاد کنید . « اسما حسنا » یعنی اسمایی که از نظر معنا و مفاهیم مافوقش نیست و مسمایش هم یکی است و واحد و احد است ؛ که آن همان پروردگار عالم است .

 وجود مبارک رسول خدا (ص) می فرمایند : « اسماء حسنا 99 اسم هستند » . مرحوم شیخ صدوق (ره ) در کتاب توحید خود ، هر نودو نه اسم را آورده و پیرامون آنها توضیحاتی بیان فرموده اند . همچنین مرحوم فیض کاشانی در کتاب علم الیقین در جلد اول نیز پس از ذکر آن اسماء ، پیرامون آنها توضیحاتی را ارائه کرده اند .

 

از این اسماء حسنا سه اسمش در « بسم الله الرحمن الرحیم » است ، که عبارتند از : الله ، رحمان و رحیم .

 

مرحوم شیخ صدوق در صفحه صد و نود کتاب التوحید این روایت را از رسول خدا (ص) و از امیرالمومنین (ع) نقل می کند : « الله عزوجل تسعه و تسعون اسماء » برای خدا نود ونه اسم است که همان اسماء حسنا است ؛ « من دعا الله بها استجاب له » کسی که خدا را بر اساس این اسامی بخواند و عبادت بکند خدا جوابش را می دهد . چنانچه عبادت توحیدی و خالص باشد ، دعا هم دعای توحیدی و خالص می شود و قطعا استجابت را به همراه دارد . در ادامه حدیث می فرمایند : « و من احصاها دخل الجنه » ؛ یعنی کسی که این نود و نه اسم  احصاء بکند وارد بهشت می شود . درتوضیح « احصاها » باید بگوییم : اگر مراد از « احصاها » فقط شمردن باشد ، در این صورت باید گفت : ما به یک طوطی پر قدرت هندوستان هم می توانیم این اسمها را یاد بدهیم و بعد برایمان تکرار بکند . آیا جزای شمردن این اسامی حسنای الهی با زبان و به قول بعضی از حکماء و عرفا بازی کردن با لفظ ، سبب  دخول بهشت است ؟ آیا معنای احصاء همین است ؟ شیخ صدوق (ره) آدم کمی نیست و بدون اتکا به روایت ، آیه و علم حرف نمی زند . از این رو ایشان احصاء را این گونه معنا می کنند :

 

«احصاء ها ، هو الاحاطه بها » . مراد از احصاء یعنی اینکه خود انسان غرق این نود ونه اسم باشد و در ادامه تعریف فرمودند : « والوقوف علی معانیها » ؛ یعنی اینکه وجود انسان وقف بر این معانی بشود و وقوف بر این معانی پیدا کند و « لیس معنی الاحصاء عددها » ؛ یعنی معنای احصاء این نیست که با انگشت و یا با تسبیح این نود و نه اسم را با حرکت زبان بشماری ، بلکه احاطه و وقوف بر معانی این نود ونه اسم مراد می باشد . و نیز به قول فلاسفه ای مثل صدر المتالهین و حاجی سبزواری ، به این معنا ست که در حد طاقت بشری ، این اسماء را در وجود خودت تحقق بدهی .

 

مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی

  • سام دادرس

موسى علیه السلام از جانب حضرت حق به چهار چیز وصیت شد که بر تمام مردم واجب است به این چهار حقیقت توجّه کنند:

 

1- تا نمى‏دانى خداوند تو را آمرزیده به عیوب مردم کار نداشته باش بلکه در فکر وسیله آمرزش خویش باش.

 

 2- تا نمى‏دانى گنج‏هاى خزائن من تمام شده از براى روزى غصه مخور که آنچه مقدر توست به آن مى‏رسى.

 

3- تا نمى‏دانى سلطنت و حکومت من خاتمه پیدا کرده به کسى امیدوار مباش.

 

 4- تا خبر مرگ شیطان این دشمن خطرناک به تو نرسیده از مکر او ایمن مباش.

 

 به حضرت وحى شد:

 

مرا دوست داشته باش و مردم را نیز به محبت من آراسته کن.

 

 عرضه داشت: تو مى‏دانى که تو را از همه بیشتر دوست دارم، اما بندگانت را چگونه به محبتت بخوانم؛ پاسخ آمد نعمت‏هایى را که به آن‏ها داده‏ام به یاد آنان آر تا قدردان نعمت شوند و از این طریق به من علاقه‏مند گردند؛ زیرا دل‏ها به احسان صید مى‏شود .

  • سام دادرس

مردى دوستش را براى خدا ملاقات کرد، خدا ملکى را در راه او قرار داد، از او پرسید:

 

کجا بودى؟ گفت: به زیارت برادرم رفته بودم، پرسید: به خاطر حاجتى؟ گفت: نه، گفت: قوم و خویش بودى؟ گفت: نه، گفت: چیزى نزد او داشتى؟ گفت: نه، گفت: پس براى چه به دیدار او شتافتى؟ گفت: فقط به خاطر خدا، گفت: اى مرد! خداوند مرا فرستاده که به تو بگویم خدا به خاطر این گونه دوستى تو را دوست دارد و بهشت را براى تو واجب کرد.

  • سام دادرس

ذوالقرنین که نامش در قرآن مجید آمده با لشگر فراوانى از بیابانى عبور مى‏کرد، پیرمردى را دید مشغول نماز است و به عظمت ذوالقرنین توجهى نکرد،

 

 ذوالقرنین از بزرگى روح او در تعجّب شد، پس از تمام شدن نمازش به او گفت: چگونه با دیدن خدم و حشم بزرگى دستگاه من نهراسیدى و در حال تو تغییرى پیدا نشد، عرضه داشت: با کسى مشغول مناجات بودم که قدرت و لشگرش بى‏نهایت است، ترسیدم از او منصرف‏ شوم و به تو متوجه گردم از عنایتش محروم گردم و دیگر دعایم را اجابت ننماید!

  ذوالقرنین فرمود: اگر مرا همراهى کنى تمام خواسته‏هایت را اجابت مى‏کنم، عرضه داشت: من حاضرم همه جا با تو باشم به شرط آن که چهار چیز برایم ضمانت کنى:

 اول: صحتى که هرگز بیمارى از پس آن نباشد.

 دوم: نعمتى که زوال نداشته باشد.

 سوم: جوانى و قدرتى که پیرى و سستى در آن دیده نشود.

  چهارم: حیاتى که مرگ نداشته باشد.

  ذوالقرنین گفت: مرا هرگز بر این امور قدرت نیست، عابد گفت: پس من از کسى که تمام امور در تحت قدرت اوست دست برنمى‏دارم و به شخصى که مثل خود من عاجز و محتاج به غیر است تکیه نمى‏نمایم‏ .

  • سام دادرس

امام صادق علیه اسلام فرمودند: چهارذکراست که انسان را ازچهارگناه بازمی دارد.

 

1ـ در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» (آل‌عمران/173) پناه نمی‌برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: «پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.»

 2ـ در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ‏ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء/87) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می‌بخشیم.»

 3ـ در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «اُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ» (غافر/44) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.»

 

 4ـ در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیبایی‌های دنیاست چگونه به ذکر «ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» (کهف/39) پناه نمی‌برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمت‌های دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمت‌ها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می‌دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»

  • سام دادرس

کل نماز در یک کلمه...

 1_ برخاستن پس از سجده اول

 2_ هنگام نشستن برای رفتن به سجده پس از رکوع

 3_ بعد از قامت بستن

 4_ قامت بستن ابتدای نماز

 5_ سجده اول

 6_ بعد از رکوع(بلند شدن پس از رکوع)

  7_ برخاستن پس از سجده دوم

 8_ هنگام برخاستن از زمین پس از سجده دوم(برخاستن به قصد استادن برای رکعت بعدی)

 9_ ایستادن کامل پس از رکعت اول

 10_ بعد از سجده اول

 11_ بعد از سجده دوم

 12_ رکوع

  • سام دادرس